زیبای خفته یه خواب عمیق توی 10 الی 11 ماهگی و یک سالگی ... نویسنده : مامان پپو 15:27 26 بهمن 1390 622 0 0 ادامه مطلب
بدون عنوان مامان بزرگ جون که هر روز از 8 صبح تا 4 بعدازظهر به جای مامانم از من نگهداری می کنی و همه چی یادم می دی و زندگیمون رو به شما مدیونیم، خیلی خیلی ازت ممنونیم و دوستت داریم و دستهای مهربونت رو می بوسیم.... ... نویسنده : مامان پپو 15:17 26 بهمن 1390 185 0 3 ادامه مطلب
پارمیس و پسرخاله در باغ انگور این عکس رو پارمیس و پسر خاله اش دانیال توی باغ انگور خاله انداختند. (سال 89 پارمیس حدود 1 سال و چند ماهی داشت).دیدید چقدر شبیه هم هستن. ... نویسنده : مامان پپو 15:06 26 بهمن 1390 842 0 0 ادامه مطلب
مسافرت به یادماندنی (پابوس امام رئوف حضرت رضا علیه السلام) البته بعد از مشهد مقدس یه سری هم رفتیم آب بازی !!!! ... نویسنده : مامان پپو 14:43 11 بهمن 1390 253 1 1 ادامه مطلب
کلاه این کلاه(که البته ژاکتش رو امروز نپوشیده) کادوی مامان بزرگ جونه که زحمت کشیده و برای نازدونه ی ما بافته ... نویسنده : مامان پپو 9:58 1 بهمن 1390 243 0 0 ادامه مطلب
کوچولوی نارنجی پوش این عکس متعلق به زمانیه که دخترم تازه شش ماهه شده بود (پاییز89) اون موقع تازه یاد گرفته بود که با پاهاش و بالا بیاره و با دستاش اونارو بگیره ... نویسنده : مامان پپو 9:56 1 بهمن 1390 280 0 0 ادامه مطلب
تاب بازی دختر قشنگم امروز برای اولین بار رفت پارک و یه کم هم تاب بازی کرد (زمستان 89) پارک روبروی اداره مامانی ... نویسنده : مامان پپو 9:53 1 بهمن 1390 298 0 0 ادامه مطلب